★★★★عاشقانه ترین مطالب★★★★

 

من تنها         من خسته        من بي تو         دل شكسته
 

 

 

من مجنون     من عاشق        من بي تو         دل پر از خون

 

  

تو بيا دوباره پيش من بمون                تو بيا دوباره عاشقم بمون

 

 

دل من شكسته از دوري تو                 دل من طاقت نداره دوري تو

 

  

 

 

رفتيو گذاشتي پا رو قلب من              رد پات مونده هنوز رو قلب من

 

 

رفتيو با رفتنت تنها شدم                     رفتيو همدم اين غم ها شدم

لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام
.

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم

 

 

 

 هرکس که می آیدمسافر است

 

 

 

میشکند

 

 

هم نمازش را هم دلم را...

 

لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام

روزگارم بد نیست غم كم میخورم

كم كه نه هر روز كمكم میخورم

عشق از من دورو  پایم لنگ بود

قیمتش بسیار دستم تنگ بود



ادامه مطلب ...

خوشگل نیستی ولی جیگر منی

حرفات تلخه ولی عسل منی

به یادم نیستی اما زندگی منی

به فکرم نیستی اما رویای منی

با من نیستی اما نفس منی

مهربون نیستی اما دنیا منی

دوستم نداری اما عشق منی

...به من تعلق نداری اما مال منی

شده بعضی وقتا یهو دیگه دوستش نداشته باشی؟؟؟؟


به خودت میگی اصلا واسه چی دوستش دارم؟؟؟
مگه کیه؟؟؟


مگه واسم چیکار کرده؟؟؟؟
مگه چیکار کرده که از همه بهتر باشه؟؟؟؟


اصلا منکه از اون خیلی بهترم......
بعد به خودت میخندی که اصلا واسه چی خودتو اینهمه اذیت کردی....؟!
یهو یه چیزی یادت میاد!!!


یه چیز خیلی کوچیک.....
مثل....یه خاطره....
یه حرف....
یه لبخند....


یه نگاه...
همین....همین کافیه تا به خودت بیای
و مطمعن بشی که نمیتونی فراموشش کنی!!!!!!!!!!!

 در جوانی گریه کردم هیچ کسی یادم نکرد/

در قفس جان دادم و صیاد آزادم نکرد/

آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد/

آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد....


 

رد گامهايت را ميگيرم اما از تو دور تر ميشوم

گويي كفشهايت را وارونه پوشيده اي

من از جستجوي زمين خسته شده ام

كجاي آسمان ببينمت...؟؟

همه چیز خنده دار بود…

داشتن تو…! بودن من ! ماندن ما….! رفتن تو…

این همه آه….

گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد….

 

 

 و می دانی که عشقی هست

 

 

 و باور داری کسی تو را دوست دارد

 

 

 و در آن شبهای سرد و یخبندان با تو می ماند...

 

 

 در آن لحظات می فهمی

 

 

دوست داشتن چقدر زیباست

 

 

 و آن زمان که کسی در فراسوی خیال تو نیست

 

 

 و تو تنهای تنها

 

 

در جاده های برهوت زندگی قدم می زنی

 

 

 تنها اوست(خدا) که به تو

 

 آرامش خیال می دهد....

روی آن شیشه تب دار تو را ها کردم

 اسم زیبای تورا با نفسم جا کردم

حرف با برف زدم سوز زمستانی را

با بخار نفسم وصل به گرما کردم

شیشه بد جور دلش ابری وبارانی بود

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

 

آرزو کـَـردم فـَــرامـــوشَـــت کنــَـــم امــا نـَشـــد !

طـَـرح لَبخَنــدت رو خـاموشِش کنَـم امــا نـَشـــد !

خـــواستــَـم یـادَت نَباشـَـم روز و شـب

دل بـــه دریــــاهــــا زَدم امـــا نـَشــــد !

قطار میرود
تومیروی
تمام ایستگاه میرود
و من چقدرساده ام
که سال های سال
در انتظارتو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام

خدایا!

من اینجا...دلم سخت معجزه میخواهد و

تو انگار!

معجزه هایت را گذاشتی برای

روز مبادا...

ولی مهربان خدای بنده نواز

امروز برای من

همان روز مباداست...

آینه پرسید که چرا دیر کرده است؟

نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است.

تنها دقایقی چند تأخیر کرده است.

گفتم امروز هوا سرد بوده است

شاید موعد قرار تغییر کرده است

خندید به سادگیم و آینه گفت:

احساس پاک تو را زنجیر کرده است

گفتم از عشق من چنین سخن نگو

گفت خوابی سال ها دیرکرده است.

در آینه به خود نگاه می کنم

آه عشق تو عجیب مرا پیر کرده است.

راست گفت آینه که منتظر نباش

او برای همیشه دیر کرده است

روزی خواهد رســــــــید....
که دیگـــــــــر....
نه صدایم را بشنــــــــوی...
نه نگــــــــاهم را ببنی...
نه وجودم را حس کنـــــــــی....
...
و میشویی...با اشکت....
سنگ قبر خاک گرفته ی مرا.....
....
و ان لحظه است...که معنی تمام حرف های گفته و نگفته ام را میفهمی
ولی....من ...دیگر ...نیستم....

این گونه نگاه می کنیم......

.مرد را به عقلش نه به ثروتش.

.زن را به وفایش نه به جمالش.

.دوست را به محبتش نه به کلامش.

.عاشق را به صبرش نه به ادایش.

.مال را به برکتش نه به مقدارش.

.خانه را به آرامشش نه به اندازه اش.

.شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش.

.دل را به پاکیش نه به صاحبش.

و..........

.سخنان را به عمق معنایش نه به گو ینده اش. 

 

 

و این گونه زندگی زیبا می شود...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام از اینکه به این وبلاگ امدی متشکرم امیدوارم از این وبلاگ خوشتون بیاد و کسانی که قصد تبادل لینک رو دارند مارو لینک کنن و بعدش خبر بدن تا لینکشون کنیم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آزاد و آدرس saravan19.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان